این وبلاگ ها حاوی زندگینامه اساتید،روش های تلاوت و حفظ قرآن کریم،آشنایی با بزرگترین و پربیننده ترین وبلاگ ها و سایت های ایران،قوائد صوت و لحن،تجوید،روخوانی،روان خوانی،ترتیل،تحقیق وتمامی مسایل پیرامون قرآن میباشد.
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
قرآن کریم و آدرس
telavat91.LXB.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
یکی از نوابغ فن تلاوت قرآن کریم و از مشاهیر بزرگ عالم قرائت است و در میان تمامی قاریان مصری که تا کنون قرائت آنها را شنیدهایم، فنیترین قاری قرآن کریم است و از سبکی بسیار بدیع و زیبا در تلاوت برخوردار است.
جایگاه رفیع این استاد در میان قاریان سبب شده که وی را «اکبر القراء» یعنی بزرگترین قاری لقب دهند، لقبی که بدون شک برازنده استاد مصطفی اسماعیل است که با این که بیش از دو دهه از درگذشت این استاد و به میدان آمدن قاریان دیگر میگذرد، باز هم کسی در اکبر القراء بودن مصطفی اسماعیل، شک نمیکند.
مصطفی اسماعیل در ناحیه طنطا در کشور مصر به دنیا آمد، آموزشهای اولیه قرائت قرآن را زیر نظر استاد «سید البدوی» فرا گرفت، سپس در مؤسسه الأحمدی در طنطا به همراه استاد «محمود خلیلالحصری» در محضر استاد «ابراهیم سلام» که از بزرگان آن زمان در کشور مصر بود به تحصیل علوم عالی قرائت پرداخت و از کار و تمرین بر روی اصول فنی قرائت قرآن و اختلاف قرائات، غافل نشد.
شاخصههای تجوید و اختلاف قرائات در قرائت مصطفی اسماعیل
در میان قاریان مصری، مصطفی اسماعیل از جمله کسانی است که تجوید و اختلاف قرائات را به خوبی فرا گرفت و اگر چه گاهی به اقتضای صوت و لحن، قواعد تجویدی را به نحو کمرنگتری رعایت میکند، ولی به طور قطع یکی از قاریانی است که زیاد از اختلاف قرائات استفاده کرده است و به ویژه آیاتی را که از نظر قوانین تجوید و یا «فرش الحروف» توسط راویان و مطابق با قرائتهای مختلف نقل شده است را با تسلط هر چه تمامتر تلاوت میکند.
بررسی شاخصه وقف و ابتدا در تلاوتهای مصطفی اسماعیل
از جمله کارهای کمنظیری که توسط مصطفی اسماعیل انجام شده است رعایت «وقف و ابتدا» با استفاده از آهنگ و نغمه است، بهاین صورت که به دلیل طولانی بودن یک عبارت یا به خاطر زیباتر شدن قرائت، مجبور میشود در جایی وقف کند که برای وقف مناسب نیست، صوتش را به گونهای در میآورد و اجرا میکند که شنونده متوجه میشود که جمله تمام نشده و مطلب هنوز ادامه دارد، یعنی ضعف و نامناسب بودن محل وقف را با لحن و نغمه مناسب، جبران میکند.
بررسی شاخصه صوت در تلاوت مصطفی اسماعیل
صوت، هدیهای است الهی که خداوند آن را در وجود انسان به ودیعه گذارده است و بدین جهت نمیتوان آن را مانند سایر علوم قرائت قرآن اعم از تجوید، وقف و ابتدا و غیره کسب کرد و فرا گرفت، اما میتوان با تمرین و ممارست آن را مهار کرده، پرورش داد.
استاد مصطفی اسماعیل اگر چه دارای صدای صاف و شفافی نیست، اما با استادی تمام صوت خود را پرورش داده و در اختیار گرفته است و از آن در راستای اجرای تمامی الحان و نغمات استفاده میکند و لذا صدایی که از وی در قرائتهایش شنیده میشود نه تنها آن چنان بد به نظر نمیرسد، بلکه بسیار قوی، منعطف (از نظر تحریر) و پخته است، به شکلی که او میتواند هر لحنی را با هر پرده و گامی به راحتی به اجرا درآورد.
بررسی شاخصه لحن در تلاوتهای مصطفی اسماعیل
مهمترین و درخشانترین نکته در باب قرائت مصطفی اسماعیل، تسلط بیبدیل او بر روی الحان است که به مدد این تسلط عالی توانسته است سبکی ممتاز و بسیار فنی بنا نهد و مشتاقان قرائت قرآن را از هر سو به طرف سبک خویش جذب کند.
این استاد متبحر در فن تلاوت قرآن کریم ضمن مطلبی که در سال 1972 میلادی در مجله المصور چاپ قاهره، شماره 21، از وی به چاپ رسیده است در باب الحان قرآنی میگوید: «قرائت قرآن کریم بر هجده مقام استوار است که بعضی از آن مقامها عبارتند از: بیات و مشتقات آن، صبا، شور، حجاز، رست، سه گاه، عجم، رمل، نهاوند، عشاق و…» در دیدگاه وی، هر قاری قرآن که دارای صدای زیبا است، ناگزیر باید با موسیقی قرآن نیز آشنا باشد.
قرائتهای شیخ مصطفی اسماعیل، گنجینه الحان قرآنی است و اکثر نغمات رایج در قرائت قرآن و دستگاهی موجود را، خوانده است، سبک مصطفی اسماعیل اگر چه به ظاهر، کمی خشک به نظر میرسد، ولی با دقایق و ظرافتهای فنی که در قرائت وی وجود دارد، سبک این استاد در تلاوت قرآن یکی از پر طرفدارترین سبکهای قرآنی است.
از دیگر نکاتی که درباره تلاوتهای استاد مصطفی اسماعیل باید بدان اشاره کرد، استخدام بسیار خوب «صوت و لحن» در القای معانی و مضامین قرآنی به شنوده است تا آنجا که شاید هیچ قاری به اندازه این استاد در القای عالی مفاهیم آیات الهی و تجسم معانی قرآن، موفقیت کسب نکرده باشد.
اهتمام ویژه مصطفی اسماعیل به برخی نغمات
هر کس که آشنایی مختصری با «فن قرائت» و «صوت و لحن» داشته باشد، تأیید میکند که این استاد مسلم هنر تلاوت قرآن کریم متبحر در اجرای تمامی الحان قرآنی است، ولی در میان همه الحان، دو نغمه در قرائت وی از جایگاه ویژهای برخوردار است.
نخست، نغمه بیات که به زیباترین صورت و کاملترین شکل ممکن در قرائت قرآن، در قرائتهای مصطفی به چشم میخورد، همانگونه که میدانید مقام بیات در قرائت بیشتر قاریان، تنها مقدمهای برای شروع قرائت و پایان دادن به قرائت است، ولی همین مقام در قرائت مصطفی اسماعیل، زمان زیادی را به خود اختصاص میدهد و به صورت مفصلی به اجرا در میآید.
مقام دومی که مصطفی اهمیت ویژهای برای آن قائل است نهاوند است که در میان قاریان مصری، این استاد در اجرای زیبای این نغمه نیز از شهرت خاصی برخوردار است و در بعضی از تلاوتهای خود فرازهای بسیار زیبایی را در این مقام خلق کرده و از خود به یادگار گذاشته است.
به هر روی، مصطفی اسماعیل قاری است که قرائتهایش در محدوده زمان و مکان نمیگنجد و توانسته است با نبوغ ذاتی و به مدد لطف الهی دلهای میلیونها عاشق صدای ملکوتیاش را با ترنم آیات روحبخش الهی جلا بخشد.
فرض میکنیم شخصی طبق برنامهای منظم و دقیق، باید هر روز نیم صفحه حفظ کند. وی ابتدا باید مقدار معین شده (نیم صفحه) را چندین بار با دقت تمام و همراه با تأنی تلاوت کند.
آنان که با فن قرائت قرآن به روش تحقیق با تجوید و لحن زیبا آشنایی دارند، میتوانند کل آیات نیم صفحه را چند بار با دقت و تعمق بر روی تک تک کلمات تلاوت کنند؛ زیرا این کار علاوه بر آنکه مانع حفظ کردن کلمات و حرکات به صورت غلط میشود، باعث آشنایی اجمالی با آیات مورد نظر نیز خواهد شد.
از آنجا که حفظ کردن چیزی نیست، جز دقت و تأمل قابل توجه بر روی تکتک کلمات و حروف و استقرار آنها در ذهن، پس برای حفظ هر آیه باید آن را چندین بار و هر بار با توجه تمام به هر حرف و کلمه موجود در آن تلاوت کرد. تعداد تکرار هر آیه نیز بستگی به قدرت حافظه فرد و نیز سخت یا آسان بودن آیه دارد. بعضی با سه بار خواندن یک آیه متوسط، آن را حفظ میکنند و بعضی نیاز به تکرار و تمرین بیشتر دارند.
پس با چند بار خواندن آیه ـ به قصد حفظ کردن و همراه با توجه و تأمل کافی نه فقط خواندن معمولی ـ مقدار زیادی از کلمات آن در ذهن جای میگیرد، اما هنوز آیه مزبور کاملاً در ذهن جای نگرفته است.
حال باید آیه را بدون استفاده از قرآن و با کمک گرفتن از حافظه بخوانید. احتمالاً در هنگام تلاوت از حفظ به اشکالاتی برخواهید خورد که میتوانید برای رفع آنها به قرآن مراجعه و رفع اشکال کنید.
بعد از این مرحله و پس از آنکه آیه به خوبی در حافظه شما جایگزین شد، حداقل 5 بار آیه را از حفظ تلاوت کنید تا مطمئن شوید که آن را خوب به خاطر سپردهاید. ملاک و میزان کسب اعتماد از اینکه آیه را خوب حفظ کردهاید، تلاوت روان و راحت آیه حفظ شده است.
باید توجه کنید که تا آیهای را خوب و کامل و متقن حفظ نکردهاید، هیچگاه سراغ حفظ آیه بعد نروید. عدم رعایت این نکته حتماً مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. بعد از اطمینان از حفظ کامل آیه اول، سراغ آیه دوم بروید و آن را هم مثل آیه اول حفظ کنید. بعد از حفظ مستحکم آیه دوم، یک بار آیه اول را از حفظ بخوانید تا ببینید آیا همچنان میتوانید آن را راحت و خوب تلاوت کنید. اگر به اشکال برخوردید، آن را رفع کرده، سپس آیه اول و دوم را با هم از حفظ تلاوت کنید. بعد از حفظ آیه سوم، آیه اول، دوم و سوم را با هم از حفظ بخوانید. با همین روش تمام آیات نیم صفحه را حفظ کنید. توجه کنید که بعد از حفظ هر آیه، برگشتن و خواندن تمام آیات قبلی که امروز حفظ کردهاید، کمک بسیار بزرگی به برقراری ارتباط و تسلسل بین آیات دارد و باعث میشود شما به راحتی پس از تلاوت هر آیه، آیه بعدی را در ذهن مجسم کنید.
بعد از اتمام برنامه حفظ تمام آیاتی را که حفظ کردهاید، یک بار از اول تا آخر بخوانید. البته اگر به اشکالی برخوردید، آن را رفع کنید و مطمئن شوید که کاملاً بر محفوظاتتان مسلط هستید. حال یک بار آیات را از آخر به اول (برعکس) بخوانید. اگر توانستید آیات را به این ترتیب بخوانید، نشانه دقت شما در حفظ و نمایانگر استواری محفوظات شماست. یک توضیح هم لازم است و آن اینکه برای حفظ آیات طولانی یا متوسط باید هرچند کلمه از آیه، مثلاً هر 3 یا 4 کلمه را جدا از قسمتهای دیگر حفظ کرده، سپس هر قسمت را به قسمتهای قبل از آن وصل کنید تا آیه تمام شود.
البته میتوانید پس از حفظ هر قسمت، اول آن را با قسمت قبل از خودش بخوانید، سپس از ابتدای آیه تا جایی که حفظ کردهاید، همه را از حفظ بخوانید. نکتهای که در حفظ کل سوره بهتر است مراعات شود، تقسیم آن سوره به چند دسته آیات و حفظ جداگانه هر دسته و اتصال همه آنها با هم است.
البته لازم نیست آیات مربوط به یک دسته را در یک جلسه یا یک روز حفظ کنید؛ مهم این است که در ذهن خودتان از یک سوره چند مجموعه تشکیل دهید. با این کار حجم سوره در نظر شما کمتر جلوه میکند و تسلط و احاطه بیشتر بر آن سوره خواهید داشت؛ مثلاً سوره نبأ را میتوان از لحاظ مفهوم به 3 دسته آیات تقسیم کرد: الف) آیات 1 تا 16 در وصف پدیدههای طبیعی؛ ب) آیات 17 تا 30 در وصف روز قیامت و وضعیت اهل عذاب؛ ج) آیات 31 تا آخر. هر حافظ هر چه که بر محفوظاتش افزوده شود، خودش به روشهای نو و تازهای برمیخورد که بر اساس تجربههای شخصی به دست میآید و میتواند از آنها بهرهمند شود؛ لذا روشی که بیان شد، میتواند برای شروع کار باشد.
روش مرور آیات مهمتر از حفظ آیات، نگهداری آیات حفظ شده در گنجینه ذهن است تا در طول زمان دچار فراموشی نشود. این امر نیاز به تکرار آیات حفظ شده بر اساس برنامهای خاص دارد. در هنگامی که محفوظات حجم کمی دارند، همه آنها را میتوان در هر روز مرور کرد، اما همین که محفوظات زیاد شد، نیاز به برنامه خاصی است تا در یک دوره زمانی (مثلاً یک هفته) تمام محفوظات دوره شود و کیفیت محفوظات، همیشه در سطح خوبی باشد. اما اینکه هر روز چه مقدار را مرور کنیم، بستگی به استعداد و توانایی افراد دارد. ممکن است کسی با اندک تمرین و ممارستی همیشه آمادگی پاسخگویی محفوظاتش را داشته باشد و کسی نیازمند تمرین بیشتری باشد.
به یاد داشته باشید هر روز قبل از شروع حفظ جدید، آنچه را روز گذشته حفظ کردهاید، حتماً مرور کنید.
بهترین روش مرور آیات
خواندن محفوظات با تکیه بر حافظه و بدون استفاده از قرآن، بهترین روش مرور است. اگر هم به اشکالی برخوردید، کمی تأمل کنید و در صورت به یاد نیاوردن، به قرآن مراجعه کرده، سپس مورد اشکال را چند بار تکرار کنید تا خوب در حافظه جای بگیرد. هنگام مرور هم فقط آیات را از ذهن نگذرانید، بلکه حتماً با صدای متوسط آیات را بخوانید. در این قسمت میتوانید از همراه حفظ که در مقدمات حفظ دربارهاش سخن گفتیم، بهرهمند شوید. محفوظاتتان را برای او بخوانید تا اگر اشکالی دارد، او رفع کند و او هم محفوظاتش را برای شما بخواند. اگر احساس میکنیم حافظه شما آمادگی تلاوت را ندارد، گاهی میتوانید آیات را از روی قرآن مرور کنید، یا نوار ترتیل را گوش دهید و با شخص ترتیلخوان (مرتل) همخوانی کنید، یا آیات را از ذهن بگذرانید.
البته این روش، موقت است و روش اصلی همان است که انسان با تکیه بر حافظه و بدون کمک گرفتن از نوشته قرآن یا صدای ترتیل مرتل، قرآن را مرور کند. بدین جهت، کسانی که همیشه از این روش موقت استفاده میکنند، کار صحیحی انجام نمیدهند؛ زیرا اولاً، با این کار حافظهشان تنبل و ضعیف میشود. ثانیاً، خیلی دیر به نتیجه مطلوب میرسند و وقت بیشتری را برای دستیابی به تسلط مطلوب باید بگذارند. ثالثاً، محفوظاتشان از استحکام چندانی برخوردار نیست.
در روش مرور مستقیم، حافظه مجبور به فعالیت بیشتر است و لذا قویتر و مسلطتر بر محفوظات میشود، اما در روش استماع نوار حافظه آنچه را میشنود، مرور میکند و بر اثر استماع زیاد، حفظ سطحی حاصل میشود که بسیار شکننده و ضعیف است.
برای حفظ شماره آیه میتوان همراه حفظ هر آیه، شماره آن را نیز به خاطر سپرد، به این گونه که وقتی آیه را به منظور حفظ کردن میخوانید و تکرار میکنید، شماره آیه را نیز در ذهن مرور و تکرار کنید. حفظ شماره آیه هر چند زحمت بیشتری دارد، اما دارای فواید زیادی است. یکی از فوایدش آن است که گاهی اگر آیه را فراموش کنید، با یادآوری شماره آیه، خود آیه هم در ذهن حاضر میشود. اما حفظ شماره صفحات لزومی ندارد. در حفظ آیات مشابه نیز با زیاد شدن محفوظات تشابه بین آنها باعث به خطا افتادن حافظ میشود.
از این رو، برای حفظ این آیات میتوانید رموزی هرچند بیمعنا قرار دهید؛ مثلاً در پایان 3 آیه متوالی آیات 176 تا 178 سوره آلعمران، سه جمله شبیه به هم وجود دارد که فقط در یک کلمه اختلاف دارند: وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ (176) وَلَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ (177) وَلَهُمْ عَذَابٌ مهِینٌ (178). هنگام حفظ این سه آیه اگر کلمه عام را که از سه حرف اول سه کلمه آخر این آیات به دست میآید، به ذهن بسپاریم، هیچگاه ترتیب آنها را فراموش نمیکنیم. با رمزگذاری یا دریافتن وجوه فرق آیات و کلمات مشابه، به راحتی میتوان آنها را در حافظه تشخیص داد و هیچگاه دچار سردرگمی نشد.
استاد حاج حامد شاکر نژاد یکی از قاریان نام آشنا در عرصه فن قرائت قرآن است. وی متولد سال ۱۳۶۲هجری شمسی است. و در حاضر در رشته مدیریت بازرگانی مشغول به تحصیل است. استادان فرقانی، حاج جواد و حاج مجتبی سادات فاطمی در تعلیم و تربیت وی نقش بسزایی داشتند. پدر و برادر بزرگترش حاج حمید شاکرنژاد، نیز از قاریان مطرح و موفق جامعه قرآنی به شمار می روند.
او در تلاوتهای خویش پیرو سبک اکبر القراء استاد مرحوم مصطفی اسماعیل است. با فن اختلاف قرائات به خوبی آشنا ست و در تلاوتهای مجلسی خویش قرآن را به روایتهای چندگانه قرائت می کنند. صدای پخته، انعطاف پذیر، قدرتمند، انواع تحریرهای چرخشی، چکشی، و... به همراه استفاده بجا از مقامها، گوشه ها، ملودیها و مبدلهای قرآنی، از وی چهره ای ممتاز و برجسته ساخته است؛ چندانکه که اگر کسی وی را نشناسد و فقط صدای او را بشنود گمان می کند یکی از قاریان مصری مشغول تلاوت است. پاره ای از مقامات داخلی و بین المللی وی بدین شرح است:
مقامهای داخلی:
نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی مشهد مقدس در سال ۱۳۷۴ نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی استان خراسان در سال ۱۳۷۴ نفر اول مسابقات قرآن کریم دانش آموزی کشور در سال ۱۳۷۴ نفر اول مسابقات قرآن کریم اوقاف و امور خیریه مشهد مقدس در سال ۱۳۷۴ نفر اول مسابقات قرآن کریم اوقاف در استان خراسان در سال ۱۳۷۴ نفر اول مسابقات سراسری قرآن کریم اوقاف و امور خیریه در سال ۱۳۷۴ مقامهای بین المللی: نفر اول مسابقات بین المللی قرآن کریم عربستان سعودی در رشته قرائت و حفظ ۵ جزء در سال ۱۳۷۴
مأموریت های قرآنی داخل کشور:
تلاوت قرآن کریم در حرم مطهر امام رضا (ع) و در محضر مقام معظم رهبری
مأموریت های قرآنی در خارج از کشور:
سفر به کشورهای عربستان سعودی، پاکستان، قطر، امارات متحده عربی، سوریه و لبنان جهت تبلیغ
منبع : سایت سبطین
استاد محمد صدیق منشاوی
زمانی که زندگی قاریان مشهور جهان را مرور می کنیم، نامی آشنا دیدگان را به خویشتن خیره می سازد. نامی که رسالت قاریان قرآن را در خاطره ها جاودانه می سازد. شهید القراء نامی است که بی شک هر عاشق قرآنی را بر آن گذر افتاده است. نامی که عاشقان قرآن بارها و بارها برآن درنگ کرده و از خویشتن پرسیده اند که: محمد صدیق از چه رو بدین نام ملقّب گردیده است؟ مردی که تلاوت های زیبایش پس از گذر سال ها، هنوز زینت بخش محافل و مجالس است. مردی که مقلّدان بیشمار از خویش بر جای گذاشته است.
او را شهید القراء نامیده اند، چه آن زمان که طبیبان معالجش وی را از تلاوت کتاب خدا برحذر داشتند، وی نپذیرفت. چه ، زندگی جدای از مکتب و کلام دوست نه تنها برای او بلکه بر تمامی کسانی که در این مسیر گام گذارده اند، بسی سخت و دشوار است.استاد محمد صدیق منشاوی در سال 1299هـ.ش یعنی حدود 73 سال پیش، در شهر منشاه مصر در خانواده ای بسیار مذهبی پا به عرصه ی وجود گذارد. پدرش شیخ صدیق منشاوی یکی از قاریانی بود که هرگز در مسیر تلاوتش اجر و پاداشی طلب نکرد. از این رو فرزندش محمد را نیز با چنین علایقی پرورش داد تا جایی که تلاوت را تنها به جهت آنکه متعلق به این کتاب مقدس است برگزید. شیخ صدیق منشاوی را فردی در کمال خشوع و خضوع می خوانند. گویند: او چنان تقوی پیشه بود که هرگز در هیچ تلاوتی بر اجر و پاداش آن سخنی نگفت. تنها در محل حاضر می شد، آنگاه با وقاری سرشار از خشیت الهی باز می گشت و این شیوه ای بود که در میان فرزندانش نیز نیک مشهود است. محمد صدیق از آنجا که در شهر منشاه تولد یافت همچون پدرش به منشاوی ملقب گردید. با تشویق و تعلیم پدر به آموزش معارف قرآنی و تعلیم قرائت های مختلف پرداخت، چرا که پدرش نیز از قاریان مشهور عصر خود به شمار می آمد. مرحوم استاد منشاوی از همان ابتدا به حفظ کامل قرآن پرداخته و از 9 سالگی به بعد در ماه مبارک رمضان شبها قرائت قرآن برگزار می نمود. این امر تا سنین جوانی استاد ادامه داشت. این در حالی بود که پس از چندی با ورودش به رادیوی عربی مصر و پخش تلاوتهایش ، به شهرت او افزوده شد تا آنکه به عنوان یکی از اساتید و قاریان مشهور مصر معرفی شد.
او قاری بزرگی است که در میان متأخران بی نظیر و در میان متقدّمین کم نظیر بوده است. او از مفاخر بزرگ جهان اسلام و مبتکر الحان گوناگون قرآنی به شمار می آید. سبک تلاوت ، صوت زیبا ، لحن گرم و حزین ، تلفظ صحیح و بیان قوی کلمات از مختصّات قرائت مرحوم منشاوی به شمار می آید که با چیرگی و مهارت کامل و تسلّطی فوق العاده شنونده را به آیات الهی متوجه می سازد. او چنان تسلّطی به قرائات سبعه و عشره و راویان قاری دارد که وی را به عنوان یکی از بهترین اساتید این فن در جهان اسلام مطرح نموده است، تا آنجا که شهرتش را در جای جای جهان اسلام اذعان می دارند . مرحوم محمد صدیق منشاوی با تسلّطی کامل و سبکی خاص تمامی قرآن مجید را با قرائت ترتیل تلاوت کرده است و اکنون گنجینه ای از نوارهای تحقیق و ترتیل این استاد در آرشیو رادیو قرآن موجود می باشد. تلاوت های این استاد همه هفته از رادیو قرآن جمهوری اسلامی ایران پخش می گردد. استاد به واسطه زندگی کوتاهش به کشورهای محدودی مسافرت کرده است. از آن جمله به سوریه، کویت و برخی از کشورهای شیخ نشین حاشیه خلیج فارس می توان اشاره کرد که در مساجد مختلف این کشورها به تلاوت قرآن کریم پرداخته است. سرانجام دست اجل از آستین تقدیر برون آمده، این بار نیز گلی از بوستان معطر قرآن را گلچین نمود و استاد منشاوی در سن 49 سالگی در سال 1348 هـ.ش. در شهر قاهره جان به جان آفرین تسلیم کرد و بدین طریق گرد غم و اندوه را در بر جبین عاشقان کلام دوست نشانید، هرچند که امروز پس از گذشت سال ها آوای ملکوتی او زینت بخش محافل و مجالس قرآنی و پرورش دهنده استعدادهای نهفته در این مسیر است.
مقدمه به نام خدايي كه عالميان را آفريد و خود آنها را پرورش داد و مراقبت نمود و قرآن را براي تكامل انسانها نازل نمود و با سلام و صلوات بر نبي اعظم، ختم رسل، محمد مصطفي صلی الله علیه و آله و بر آل پاك و دور از گناه و اشتباهش؛ هماناني كه مكمل و متمم قوانين الهي و مجري آيات دستورات خدايي و عالمان و عاملان به اعجاز ابدي مي باشند. مقاله حاضر، با نام دانستنيهاي قرآن شامل پژوهشي در 114 سوره قرآن و علوم قرآني و شناسايي آيات و سوره ها از نظر زمان و مكان نزول ظاهر و باطن محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ بودن آيات و ... و همچنين معجزات قرآني مي باشد كه با خصوصيات زير گردآوري و تأليف گرديده است.
1 – در جمله بندي و نگارش آن سعي شده است در حد امكان از جملات ساده و روان استفاده گردد تا موجبات بهره مندي گروه سني جوان و نوجوان از علوم قرآني را فراهم آورد.
2 – خلاصه گويي و كوتاهي توضيحات ،
3 – استفاده از پاورقي هم به صورت زيرنويس و هم ذكر منابع در پايان كتاب،
4 – استفاده از منابع معتبر و مورد قبول در فقه شيعي ، كه انشاء الله مورد قبول خوانندگان گرامي مخصوصاً گروه سني نوجوان و جوان قرار گيرد. قرآن در كلام معصوم علیهم السلام سخني شيوا از مولاي پرهيزكاران و راستگويان . بدانيد كه اين قرآن ، نصيحت كننده اي راستين و راست پرداز است و راه نماياننده اي است كه گمراه نمي سازد ، خبر دهنده اي است كه دروغ نمي گويد كسي با قرآن همنشين و مأنوس نشد مگر آنكه هم زيادت يافت و هم چيزي از دست داد ؛ زيادتي در هدايت و از دست دادن نابينايي و كور بيني. بدانید ، كه كسی بعد از راهیابی به قرآن ، نیازمندی و پیش از راه خواهی از آن به نیازمندی نخواهد رسید . درمان دردهای خود را از قرآن بخواهید و در راه بهبود خویش از او كمك بگیرید كه در قرآن شفایابی از بزرگترین دردها كه عبارت است از : كفر ، نفاق و ضلالت است ، وجود دارد . بوسیلهی آن از خدا مسألت نمایید و با دوستی آن ، رو به خدا آورید . آنرا وسیلهای برای تقرب به خدا ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است كه به همراهی آن ، راهی به نجات توان یافت و گواهی است كه گواهی او پذیرفته است . هر كسی با قرآن باشد ، روز برپاخیزی ، نجات و كمال خواهد یافت . هر كسی به اتكاء قرآن، عملی را انجام دهد ، راستی و درستی عمل او در روز حساب مورد گواهی خواهد گرفت . ندا دهنده ای در آن روز ، ندا خواهد داد كه : (هر كشت كنندهای در گرو كشته های خویش است و گرفتار آن ، غیر از كسی كه به دنبال فراگیری قرآن رفته باشد ، كه چنین شخصی در هر حال ، سود برده است . ) بنابراین شما از نگهبانان و پیروان قرآن باشید و براساس آن ، دیگران را به پروردگارتان دلالت نمایید و خود را با آورده های قرآن ، به راه درست بیندازید. آراء خود را بر آن عرضه نموده و آنها را با میزان قرآن ، تصحیح نمایید. خواستههای خود را به وسیلهی آن از غش و آمیختگی حق و باطل ، پیراسته سازید.(1)
بخش اول: نامها و صفات قرآن
« نامهاي قرآن » كتاب الهي ما مسلمانان داراي نامهاي متعددي مي باشد كه مهمترين آن قرآن مي باشد. برخي نام هاي قرآن را پنجاه مورد و حتي بيشتر ذكر نموده اند كه برخي از آنها را انتخاب نموده و با شمارة آيات در ذيل مي آوريم:
1 – قرآن: به معناي خوانده شده در كتاب الهي 68 بار اين كلمه آمده است، از جمله: الف – (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ)
(روزه، در چند روز معدودِ) ماهِ رمضان است؛ ماهى که قرآن، براى راهنمايى مردم ، و نشانههاى هدايت، و فرق ميان حق و باطل، در آن نازل شده است. پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که بيمار يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مىخواهد، نه زحمت شما را! هدف اين است که اين روزها را تکميل کنيد؛ و خدا را بر اينکه شما را هدايت کرده، بزرگ بشمريد؛ باشد که شکرگزارى کنيد! (سورة بقره / آية 185) ب – (وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ) هنگامى که قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد! (سورة اعراف / آية 204) ج – (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ) آن، قرآن کريمى است، (سورة واقعه / آية 77)
2 – فرقان: به معناي جدا كننده (جدا كنندة حق از باطل) این کلمه در هفت آیه قرآن آمده است که در دو آيه به عنوان قرآن و دردو آيه به عنوان تورات آمده است. به معناي قرآن: الف- (مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِآيَاتِ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ) پيش از آن، براى هدايت مردم فرستاد؛ و (نيز) کتابى که حق را از باطل مشخّص مىسازد، نازل کرد؛ کسانى که به آيات خدا کافر شدند، کيفر شديدى دارند؛ و خداوند (براى کيفرِ بدکاران و کافران لجوج،) توانا و صاحب انتقام است. (سوره آل عمران / آيه 4) ب- (تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا) زوال ناپذير و پر برکت است کسى که قرآن را بر بندهاش نازل کرد تا بيمدهنده جهانيان باشد. (سوره فرقان / آيه1) به معناي تورات: الف- (وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ) و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را که به موسى، کتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را داديم؛ تا هدايت شويد. (سوره بقره / آيه53) ب- (وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ) ما به موسى و هارون، «فرقان» [= وسيله جدا کردن حق از باطل] و نور، و آنچه مايه يادآورى براى پرهيزگاران است، داديم. (انبیاء / 48)
3 – الكتاب: به معناي نوشته شده اين كلمه، بيش از 250 بار در قرآن ذكر شده ولي فقط حدود 50 مورد از آن به عنوان قرآن آمده است. از آن جمله به آيات زير مي توان اشاره نمود: الف – (ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ) آن کتاب با عظمتى است که شک در آن راه ندارد؛ و مايه هدايت پرهيزکاران است. (سورة بقره آية 2) ب - (تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَمِينَ) اين کتابى است که از سوى پروردگار جهانيان نازل شده، و شک و ترديدى در آن نيست! (سورة سجده / آية 2)
4 – كلام الله: به معناي سخن خداوند متعال در سه مورد اين كلمه بر قرآن اطلاق شده است: الف – (أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُواْ لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ) آيا انتظار داريد به (آئين) شما ايمان بياورند، با اينکه عدهاى از آنان، سخنان خدا را مىشنيدند و پس از فهميدن، آن را تحريف مىکردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟! (سورة بقره / آية 75) ب –( وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلاَمَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لاَّ يَعْلَمُونَ) و اگر يکى از مشرکان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا که آنها گروهى ناآگاهند! (سورة توبه / آية 6) ج – (سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا) هنگامى که شما براى به دست آوردن غنايمى حرکت کنيد، متخلّفان (حديبيّه) مىگويند: «بگذاريد ما هم در پى شما بيائيم، آنها مىخواهند کلام خدا را تغيير دهند؛ بگو: «هرگز نبايد بدنبال ما بياييد؛ اين گونه خداوند از قبل گفته است!»آنها به زودى مىگويند: «شما نسبت به ما حسد مىورزيد!» ولى آنها جز اندکى نمىفهمند! (سورة فتح / آية 15)
5 – نور: به معناي روشنايي در پنج مورد، كلمه ي نور به معناي قرآن است: الف – (الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) همانها که از فرستاده (خدا)، پيامبر «امّى» پيروى مىکنند؛ پيامبرى که صفاتش را، در تورات و انجيلى که نزدشان است، مىيابند؛ آنها را به معروف دستور مىدهد، و از منکر باز ميدارد؛ اشيار پاکيزه را براى آنها حلال مىشمرد، و ناپاکيها را تحريم مى کند؛ و بارهاى سنگين، و زنجيرهايى را که بر آنها بود، (از دوش و گردنشان) بر مىدارد، پس کسانى که به او ايمان آوردند، و حمايت و ياريش کردند، و از نورى که با او نازل شده پيروى نمودند، آنان رستگارانند. (سورة اعراف / آية 157) ب – (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا) اى مردم! دليل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد؛ و نور آشکارى به سوى شما نازل کرديم. ( سورة نساء / آية 174) ج – (يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِّمَّا كُنتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ قَدْ جَاءكُم مِّنَ اللّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ) اى اهل کتاب! پيامبر ما، که بسيارى از حقايق کتاب آسمانى را که شما کتمان مىکرديد روشن مىسازد، به سوى شما آمد؛ و از بسيارى از آن، (که فعلاً افشاى آن مصلحت نيست،) صرف نظر مىنمايد. (آرى،) از طرف خدا، نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد. (سورة مائده / آية 15) د – (آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ) حال که چنين است، به خدا و رسول او و نورى که نازل کردهايم ايمان بياوريد؛ و بدانيد خدا به آنچه انجام مىدهيد آگاه است! (سورة تغابن /آية 8) ه - (وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ) همان گونه (که بر پيامبران پيشين وحى فرستاديم) بر تو نيز روحى را بفرمان خود وحى کرديم؛ تو پيش از اين نمىدانستى کتاب و ايمان چيست (و از محتواى قرآن آگاه نبودى)؛ ولى ما آن را نورى قرار داديم که بوسيله آن هر کس از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مىکنيم؛ و تو مسلّماً به سوى راه راست هدايت مىکنى. (سورة شوري / آية 52)
6 - تنزيل: به معناي به تدريج نازل شده كلمه ي تنزيل چندين بار در قرآن ذكر شده است از جمله: الف – (حم تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)
(سورة فصلت / آية 1) ب -(لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنبَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
(سورة فصلت / آية 42) ج -(لَا يَأْتِيهِالْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ )
( سورة /شعرا آية 192)
7 - روح: به معناي اساس و بنياد كلمة روح در چندين آيه قرآن در معاني مختلف آمده است و آيه اي كه روح در آن به معناي قرآن مي باشد آية ذيل است:
(وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَنْ نَّشَاء مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ )
(سورة شوري / آية 52)
« صفات قرآن » مصحف شريف مسلمانان، مزيّن به صفات زيبنده ي بسياري مي باشد كه در خود قرآن ذكر شده است و در جدول ذيل مهمترين آنها را ذكر مينماييم:
در آموزه هاي ديني ، روح ، نفخه ذات الهي بوده و خود را وابسته به او مي داند و با هر موجودي كه نشاني از او داشته باشد انس و آرامش مي گيرد. بهترين نشان ، صفت جمال الهي است كه ان الله جميل.
در منظر معارف اسلامي علاوه بر اين كه جهان ، تجلي زيبايي خداوند است بلكه مصاديقي بارز از زيبايي در صورت ماده و معني معرفي شده است تا اين كه روح خدا و زيباآشنا نه تنها احساس غربت نكند و راه وصول به اصل خود را فراموش نكند، بلكه در عالم كدر و خشن ماده احساس لطافت و آرامش كند. در اين مقاله ضمن معرفي گونه هايي از مصاديق زيبايي از منظر آيات و روايات ، به رابطه زيبايي مادي (محسوس) و غيرمادي (معنوي) به صورت گذرا پرداخته شده است تا هم توجه معارف اسلامي به زيبايي روشن شود و هم الگويي براي زيباطلبان عرصه هنر باشد تا با الهام گرفتن از آنها به خلق آثار هنري با ديدي توحيدي بپردازند و از ابتذال رهايي يابند.
زيبايي هاي مادي و محسوسات
1- زيبايي انسانها
در فرهنگ زيباشناسي قرآن علاوه بر زيبايي روحي انسان كه خليفه الهي است ، به زيبايي جسمي انسان ها نيز توجه شده است. در معارف قرآني به زيبايي زنهاي دنيوي و زنهاي بهشتي (حوريان ) اشاره شده است.
در فرهنگ قرآني زن علاوه بر اين كه به عنوان يكي از جلوه هاي زيبايي خلقت و حوري بهشتي معرفي شده ، به جنبه هاي احساسي و عشق آفريني آنها نيز توجه شده است كه در حقيقت اين نظريه مكتب جمال را تاييد مي كند كه : عشق زاييده زيبايي است و اين زيبايي ، تشويق به زندگي مشترك و پيوستگي و ازدواج كه نهايت اشتياق با هم بودن است دارد كه سهم زيادي از اين تمايل ، در نتيجه زيبايي است.
در مورد زيبايي مردها در قرآن سوره يوسف كه به عنوان احسن القصص توصيف شده است قصه زنان كه در مقابل مشاهده زيبايي حضرت يوسف دست خود را مي برند ، بيان شده است.
"چون زنها يوسف را ديدند او را فوق العاده بزرگ (زيبا) داشتند و دستهاي خود را بريدند (بدون توجه) و با تعجب گفتند پاك است خدا، اين يوسف از بشر نيست". در حديثي فرمود: (ان الله خلق آدم علي صورته) خداوند آدم را به صورت خود آفريد. به هر حال انسان چه زن و چه مرد، يكي از مظاهر و مصاديق زيبايي معرفي شده اند.
عشق زاييده زيبايي است و اين زيبايي ، تشويق به زندگي مشترك و پيوستگي و ازدواج كه نهايت اشتياق با هم بودن است دارد كه سهم زيادي از اين تمايل ، در نتيجه زيبايي است.
2- نگاه قرآن به زيبايي آسمان
يكي ديگر از مصاديق زيبايي در قرآن آسمان است كه با مناظر زيبا و پر جاذبه نيلگون و پر از ستاره خود چشم هر زيباطلبي را مجذوب خود مي گرداند و به هنرمندان درس هنرنمايي و زيباآفريني مي دهد: "آيا به آسمان بالاي سرشان ننگريسته
اند كه چگونه آن را ساختيم و با زيبايي آراستيم.
"ما آسمان دنيا را به ستاره ها مزين گردانيديم." اين آيات به نكته جالبي اشاره مي كند و آن اين كه خداوند در ذات انسان غريزه زيباجويي قرار داده و بهترين اثرهاي هنري و زيبايي را به عنوان نسخه شبيه به اصل به وجود آورده است و آن گاه به اين غريزه خفته هشدار مي دهد كه بنگرد.
3- نگاه قرآن به زيبايي جانداران
در انديشه زيباشناسي قرآن حيوانات يكي از مظاهر زيبايي در خلقت هستند كه به زيبايي آنها اشاره شده است : "براي شما در آن جانداران منظره اي زيبا قرار داديم ، هنگامي كه شامگاهان آنها را به جايگاه هاي خود برمي گردانيد و صبحگاهان به چرا مي بريد." علامه جعفري مي گويد: نكته بسيار قابل توجهي كه در تذكر به اين زيبايي وجود دارد، اين است كه زيبايي در حال 2 نوع حركت جانداران كه به طور انفرادي يا دستجمعي از خود نشان مي دهند، محصول كيفيت حركت آنهاست ، حركت صبحگاهي كه به مراتع و دشتهاي سرسبز مي روند و حال پويندگي در ادامه حيات خود را بروز مي دهند و حركتي كه در شامگاه كه براي استراحت و آرامش و ديدار و انس كه با آشيانه ها و بچه هاي خود انجام مي دهند.
مصاديق زيبايي در قرآن آسمان است كه با مناظر زيبا و پر جاذبه نيلگون و پر از ستاره خود چشم هر زيباطلبي را مجذوب خود مي گرداند و به هنرمندان درس هنرنمايي و زيباآفريني مي دهد.
4- نگاه قرآن به زيبايي طبيعت
زيبايي هاي طبيعت يكي ديگر از مصاديق زيبايي در منطق زيبانگري قرآن است كه به مناظر زيبا و دلنواز آن اشاره كرده است : "براي شما از آسمان آبي فرستاديم و به وسيله آن باغهاي زيبا و سرورانگيز و بهجت آور رويانديم" ، "از هر جفتي نباتات و درختان بهجت انگيز و سرورانگيز زيبا مي رویاند.".
5- نگاه قرآن به زيبايي رنگها
زيباآفريني رنگها يكي ديگر از نمودهاي زيبايي در فرهنگ زيباشناسي قرآن است. زيبايي رنگها چه به صورت فرد و چه به صورت تركيب مورد توجه است : "آيا نديدي كه خداوند از آسمان آب را فرستاد، پس بيرون آورديم از آن ميوه هايي با رنگهاي مختلف و زيبا و از كوهها نيز جاده هاي آفريده شده ، سفيد و سرخ و رنگهاي مختلف و گاه به رنگ كاملا سياه اين نقاش چيره دست با يك قلم و يك مركب (آب) انواع نقشها را ابداع كرده كه بينندگان را مجذوب و شيفته خود مي كند. در مورد رنگ زرد مي فرمايد: "گفتند بخواه از پروردگارت تا بيان كند رنگ آن گاو را؟ گفت آن گاوي است زرد خالص كه رنگش مسرور مي سازد بينندگان را." "به رنگ شتران زرد." رنگ زرد ، نشاط آور است و چشمگير و رنگ سبز آرامش ترين رنگها و علامت زندگي ، رويش ، صلح و جاوداني است.
در قرآن توجه بيشتري به رنگ سبز شده و آن را از زيبايي ها و رنگهاي لباس بهشتيان معرفي مي كند: "جامه هاي سبز را ديباي نازك" "بر اندام بهشتيان لباسهايي از حرير نازك سبز رنگ و از ديباي ضخيم" ، از رنگ سبز به عنوان يك رنگ زيبا و دلنشين ، زياد سخن به ميان آمده و حتي تكيه گاه هاي بهشتيان را با رنگ سبز معرفي كرده است : "بر بالشهاي سبز و بساط قيمتي زيبا تكيه مي كنند." در روايات ، بر استفاده از رنگ سياه براي رنگ كردن موها به منظور جوان و زيبا نشان دادن انسان تكيه شده است.
6- نگاه قرآن به مصنوعات هنري و زيباي بشر
از منظر زيباشناسي قرآن ، زيبايي هاي هستي چه طبيعي باشند و چه مصنوعات دست بشر ، به خداوند نسبت داده شده ؛ چرا كه آثار زيباي بشري نشات گرفته از روح زيباطلبي است كه در انسان نهاده شده است كه آن هم بعد الهي است. پس تمام زيبايي ها و مظاهر آن مورد تاييد و تشويق قرآن است.
براي شما از آسمان آبي فرستاديم و به وسيله آن باغهاي زيبا و سرورانگيز و بهجت آور رويانديم، از هر جفتي نباتات و درختان بهجت انگيز و سرورانگيز زيبا مي روياند.
اگر آثار هنري و زيبا در مسير انحراف قرار گيرد ، با حقيقت زيبايي ارتباط برقرار نمي كند، بلكه يك نوع سوء استفاده از هنر و زيبايي و به نوعي خيانت است كه مورد مذمت و نهي قرآن است.
در قرآن مي فرمايد ما امكانات را در اختيار قرار داديم تا شما مصنوعات زيبا را استخراج كنيد: "خداوند براي شما دريا را تسخير كرد تا از آن گوشتي تازه بخوريد و لباسها و پوشانيدني هاي زيبا تهيه كنيد". درخصوص اشكال صورتهاي ساخته شده در زمان حضرت سليمان (ع) مي فرمايد: "(اجنه) براي او (سليمان "ع") آنچه از محراب ها، تمثال ها و كاسه هايي مانند حوض و ديگهاي بزرگ و ثابت مي خواست مي ساختند". منظور از محاريب به گفته طبرسي : جايگاه هاي عبادت بوده است و گفته شده است كه قصرها و مساجدي بوده كه مردم در آنها عبادت مي كردند. ابن عباس مي گويد: اجنه براي حضرت سليمان (ع) صورتهاي پيامبران و پارسايان را در مساجد تصوير كردند تا مردم به آنها نگاه كنند و به عبادت خداوند تشويق شوند. پس مي توان گفت اين آيه تاييدي بر آثار هنري ساخت دست بشر است كه در جهت تشويق و رسيدن به جمال مطلق الهي باشد. "شما در زمين قصرها مي سازيد." "و از آن فلزاتي كه در آتش براي زينت آلات يا كالا ، ذوب مي كنيد." در اين آيات به آثار هنري زيباي بشري از قبيل قصرها و زيورآلات و نقاشي ها و صورتها اشاره شده است گرچه در تصوير صورتهاي داراي روح بايد به فتواي مراجع عظام توجه كرد، كه در جاي خود مورد بررسي قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری : حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعهى ما قرآنى خواهد شد.